به نام خدا
دانلود نرم افزار پارسی را پاس بداریم
همانگونه که میدانید ما روزانه بسیاری از واژگان عربی در زبان پارسیمان بکار میبریم و یکی از دلایلی که نمیتوانیم آنهارا از گویش خود پاک کنیم این است که سامانهای معتبر برای دستیابی به واژگان مادری پارسیمان پیدا نمیکنیم و به اینگونه ناچار از واژگانی که در آموختههای خویش داریم بکار میبریم.
نرم افزار “پارسی را پاس بداریم” که توسط گروه پارسی دوم جمع آوری شده به شما این توانایی را میدهد تا واژگان روزانه عربی در زبان پارسی را با پیشنهاداتی که این نرمافزار بشما میدهد پاک کرده و واژههای مادری پارسی را جایگزین کنید و اینبار بسی پرتوان تر و کارامد تر،بسی زیبا تر برای شما نوشته و آماده شده است.
این نرمافزار در گونهٔ خود نایاب بود و بیش از ۳۸۰۰ واژه گوناگون را پوشش میدهد .از ویژگیهای خوب این نرمافزار میتوان از سبک بودن،دسترسی پرشتاب به پایگاه واژگان،نمایی بسیار زیبا و توانایی جستجوی واژه یاد کرد.شما برای بکارگیری از این نرمافزار به سخت افزاری نیرومند نیازمند نخواهید بود.
از ویژگیهای نوین این نرمافزار در این نگارش میتوان از کارایی های زیر یاد کرد :
- پیشنهاد واژه در هنگام باز شدن نرمافزار
- توانایی گزیدن زبان از میان انگلیسی و پارسی برای نمای نرمافزار(نه فرهنگ نامه)
- توانایی گزیدن نمای برنامه از میان پوست های بسیار زیبا در ۶ گونه بر گرفته از نرم افزار آفیس ۲۰۱۰ و ۲۰۰۷
- نگارههای ایران(شهرها و همچنین کنداب پارس(خلیج پارس))
- جستجوی زندهٔ واژگان بگونهای که میتوانید آنرا خاموش یا روشن کنید،این توانایی به شما این آزادی را میدهد تا همزمان با اینکه چیزی را مینویسید ،نرمافزار واژگان همسان با آن را از فرهنگ نامه برایتان به نمایش میگذرد.
- سبک و کم جا بودن نرمافزار که تنها به ۱۲ مگابایت از دیسک سخت نیازمند است.
- توانایی گزیدن دبیرهٔ نرمافزار(فونت)
- در بردارندهٔ همهٔ نامهای پارسی دست بندی شده به دو گروه پسرانه و دختران
جمع آوری نرم افزار:علی خسرونژاد
ذکر منبع برای استفاده از این مطلب الزامی است.
www.Parsi2Vom.lxb.ir
توضیحات: این نرم افزار بر روی ویندوز XP قابل نصب بوده و برای نصب آن باید نرم افزار NET Framework بر روی ویندوز شما نصب باشد.
پسورد فایل: www.parsi2vom.lxb.ir
لینک دانلود – 3.8 مگابایت | لینک کمکی
درباره قیصر امین پور

لحظه هاى كاغذى
- قیصر امین پور شاعر، ادیب و فارسى پژوه متولد ، 1338 گتوند خوزستان
- ترك تحصیل از رشته دامپزشكى دانشگاه تهران 1357
- ترك تحصیل از رشته علوم اجتماعى دانشگاه تهران 1363
- اخذ دكتراى ادبیات فارسى از دانشگاه تهران با راهنمایى دكتر شفیعى كدكنى 1376
- تدریس در دانشگاه الزهرا 70 - 1367
- تدریس در دانشگاه تهران 1370 تاكنون
- دبیر شعر هفته نامه سروش 71-60
- سردبیر ماهنامه ادبى - هنرى سروش نوجوان 83- 67
- عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسى
- برخى از آثار او عبارتند از: ظهر روز دهم (برنده جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكرى) به قول پرستو (برنده جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكرى) تنفس صبح، در كوچه آفتاب، منظومه روز دهم، توفان در پرانتز، بى بال پریدن، گلها همه آفتاب گردانند و...
- برنده تندیس مرغ آمین 1368
- برنده تندیس ماه طلایى (برگزیده شعر كودك و نوجوان 20 سال انقلاب)
بقیه در ادامه ی مطلب برای همه....
ادامه مطلب...
معنی شعر ها

ص1 : صبح راستین و حقیقی پرده ی دروغین شب را کنار زد و تار و پود دام شیطان را در هم شکست / انقلاب اسلامی ، قدرت ستمگر و دروغین را در هم شکست و چهره ی شیطانی آن را از میان برداشت .
بقیه در ادامه ی مطلب....
ادامه مطلب...
آرایه ی تلمیح سال دوم راهنمایی
نگاهی به نکته ی فارسی زبانی سال دوم درس سوم آرایه تلمیح وآوردن شواهدی در این زمینه
تلمیح : مصدر باب تفعیل از ریشه ی لمحه است که به معنی اشاره کردن ،آشکار ساختن وبه گوشه ی چشم به چیزی نگریستن است . آرایه معنوی در علم بدیع است.
در اصطلاح آن است که شاعر یا نویسنده در ضمن سخن خود به قصه و داستان وآیه یا حدیث وواقعه ای اشاره میکند.
(طبق نظر دکتر وحیدیان)
همیشه میان اجزای تشکیل دهنده ی تلمیح آرایه ی مراعات نظیر (تناسب) دیده می شود.
بنابر این اساس تلمیح بر تشبیه وتناسب استوار است.
شواهدی در این زمینه که هدف بنده بوده است.
- برماجرای خسرو وشیرین قلم کشد ** شوری که در میان من است وومیان دوست (سعدی)
- گرش بینی ودست از ترنج بشناسی ** روا بود که ملامت کنی زلیخا را (سعدی)
- نه هر که چهره برافروخت دلبری داند ** نه هر که آینه سازد سکندری داند (حافظ)
- روزگاری است که بی پای ملخ ،نزدیکان ** مور را راه سخن پیش سلیمان ندهند (صائب)
- یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد ** آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود (حافظ)
- شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد ** که چند سال به جان خدمت شعیب کند (حافظ)
- پیراهی که آید از او بوی یوسفم ** ترسم برادران غیورش قبا کنند (حافظ)
- گرمرید راه عشقی فکر بدنامی مکن ** شیخ صنعان خرقه رهن خانه ی خمار داشت (حافظ)
- شب تار است وره وادی ایمن در پیش ** آتش طورکجا موعد دیدار کجاست (حافظ)
- یارب این آتش که بر جان من است ** سردکن آن سان که کردی بر خلیل (حافظ)
- در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن ** شرط اول قدم آن است که مجنونباشی (حافظ)
- همیشه کشور دارا خراب اسکندر ** هماره ملکت جم زیر چنگ چنگیز است (حمید مصدق)
- آه !اسفندیارمغموم / تو را آن به که چشم / فرو پوشیده باشی (شاملو)
- احتمال نیش کردن واجب است ازبهرنوش ** حمل کوه بیستون بر یاد شیرین بار نیست (سعدی)
- چو ماران ضحاک تیرش همی ** نخواهند غذا جزهمه مغزسر (عنصری)
- گربدی این فهم مرقابیل را ** کی نهادی بر سر اوهابیل را (مولوی)
- بارها میخواستم از دل فغانی بر کشم ** در بیابان ولی پیدا نکردم چاه را (اخوان)
- این گلیم تیره بختی هاست / خیس خون داغ سهراب وسیاوش ها / روکش تابوت تختی هاست (اخوان )
- صدیق ومصطفی به حریفی درون غار ** برغار عنکبوت تار تنیدن گرفت باز ( مولوی)
- جانم ملول گشت زفرعون وظلم او ** آن نورروی موسی عمرانم آرزوست ( مولوی)
- بیستون کندن فرهاد نه کاریست شگفت ** شورشیرین به سر هرکه فتد کوهکن است (همای شیرازی)
اکنون شواهدی از کتاب فارسی سال دوم
- ذات او دروازه ی شهر علوم ** زیر فرمانش حجاز وچین وروم (اقبال لاهوری)
- عشق با دشوارورزیدن خوش است ** چون خلیل از شعله گل چیدن خوش است (اقبال لاهوری)
- افتد اگر گذار خلیل اندر آن مقام ** قربان کند دوباره پسر در منای توس (فدایی مازندرانی)
- درست این سخن گفت پیغمبراست ** که من شهر علمم علی ام در است (فردوسی)
- دارای دو گیتی ملک العرش خدایی ** کاو را نه نیاز است ونه انباز ونه همتا (وصال شیرازی)
- هرنوع کند نقش وخود از نقش منزه ** هرجنس کند جفت وخود از جفت مبرا (وصال شیرازی)
- یوسف آخر زمان آید به دوران،غم مخور ** کلبه ی احزان شود روزی گلستان،غم مخور (فیض کاشانی)
- زنهار مگو سخن به جز راست ** هرچند تورا در آن ضررهاست (ایرج میرزا)
نویسنده و جمع آوری:علی خسرونژاد و بابک وندنوروز
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم كوزه گر از خاك اندامم چه خواهدساخت
ولی بسیار مشتاقم
كه از خاك گلویم سوتكی سازند
گلویم سوتكی باشد به دست كودكي گستاخ و بازیگوش
و او یك ریز و پی در پی
دم گرم گلويش را در گلویم سخت بفشارد
وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشكند دائم
سكوت مرگبارم را.
دکتر علی شریعتی
سهراب
چتر ها را بايد بست
زير باران بايد رفت
فکر را خاطره را زير باران بايد برد
باهمه مردم شهر زير باران بايد رفت
دوست را زير باران بايد ديد
عشق را زير باران بايد جست
زير باران بايد چيز نوشت حرف زد نيلفر کاشت
زندگي تر شدن پي در پي
زندگي آبتني کردن در حوضچه اکنون است
زندگی
سهراب سپهری در ۱۴ مهر ۱۳۰۷ در قم به دنیا آمده که بطور رسمی زادروزش را ۱۵ مهرماه ثبت کرده اند.[۲] پدربزرگش ميرزا نصرالله خان سپهری نخستين ریيس تلگرافخانه كاشان، پدرش «اسدلله» و مادرش «ماه جبین» نام داشتند که والدینش اهل هنر و شعر بودند.[۳]
دورهٔ ابتدایی را در دبستان خیام کاشان (شهید مدرّس فعلی) (۱۳۱۹) و متوسّطه را در دبیرستان پهلوی کاشان خرداد ۱۳۲۲ گذراند و پس از فارغالتحصیلی در دورهٔ دوسالهٔ دانشسرای مقدماتی پسران به استخدام ادارهٔ فرهنگ کاشان درآمد.[۴] در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره دبیرستان خود را دریافت کرد. سپس به تهران آمد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و هم زمان به استخدام شرکت نفت در تهران درآمد که پس از ۸ ماه استعفا داد. سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعهٔ شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد. در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و نشان درجه اول علمی را دریافت کرد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعهٔ شعر خود را با عنوان زندگی خوابها منتشر کرد. در آذر ۱۳۳۳ در ادارهٔ کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزهها شروع به کار کرد و در هنرستانهای هنرهای زیبا نیز به تدریس میپرداخت.[۵]
وی به فرهنگ مشرق زمین علاقه خاصی داشت و سفرهایی به هندوستان، پاکستان، افغانستان، ژاپن و چین داشت. مدتی در ژاپن زندگی کرد و هنر «حکاکی رو چوب» را در آنجا فراگرفت. همچنین به شعر کهن سایر زبانها نیز علاقه داشت از اینرو ترجمه هایی از شعرهای کهن چینی و ژاپنی را انجام داده است.[۶]
در مرداد ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت. ضمنا در مدرسهٔ هنرهای زیبای پاریس در رشتهٔ لیتوگرافی نام نویسی کرد. وی همچنین کارهای هنری خود را در نمایشگاهها به معرض نمایش گذاشت. حضور در نمایشگاههای نقاشی همچنان تا پایان عمر وی ادامه داشت. سهراب سپهری مدتی در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی با سمت سرپرست سازمان سمعی و بصری در سال ۱۳۳۷ مشغول به کار شد. از مهر ۱۳۴۰ نیز شروع به تدریس در هنرکدهٔ هنرهای تزئینی تهران نمود. پدر وی که به بیماری فلج نیز مبتلا بود، در سال ۱۳۴۰ فوت میکند. در اسفند همین سال بود که از کلیهٔ مشاغل دولتی به کلی کنارهگیری کرد. پس از این سهراب با حضور فعال تر در زمینه شعر و نقاشی آثار بیشتری آفرید و راه خویش را پیدا کرد. وی با سفر به کشورهای مختلف ضمن آشنایی با فرهنگ و هنرشان نمایشگاه های بیشتری را برگزار نمود.
سهراب هنرمندی جستجوگر، تنها، کمال طلب، فروتن و خجول بود که دیدگاه انسان مدارانه اش بسیار گسترده و فراگیر بود. از اینرو آثار وی همیشه با نقد و بررسی همراه بوده که برخی از این کتابها چنین می باشند: «تا انتها حضور» ، «سهراب مرغ مهاجر» و «هنوز در سفرم» ، «بیدل، سپهری و سبک هندی» ، «تفسیر حجم سبز» ، «حافظ پدر، سهراب سپهری پسر، حافظان کنگره» و نگاهی به «سهراب سپهری».